برایشان رسیدن به این گوشه از ایران، بر سفر اروپا، آسیا و... مقدم است. آن دمی که سوار بر اتوبوسهای دوطبقه و رنگورو رفته پنجاب یا کشمیر میشوند و راه مرز ایران را در پیش میگیرند، چشمانشان برقی میزند به درخشش گنبد طلای امام رضا(ع). آنها کیلومترها راه را میپیمایند به شوق زیارت امام هشتم شیعیان(ع).
زائرانی با لباسهای زیبای سوزندوزی یا رنگارنگ شاد را میتوان در خیابانهای منتهی به بارگاه منور حضرت رضا(ع) دید، میهمانان عزیز اردوزبانی که خود را از هندوستان و پاکستان به مشهدالرضا(ع) میرسانند.
سالانه بیش از ۵۰۰هزار زائر اردوزبان میهمان مشهدیها میشوند. آنها شوق بسیاری برای رسیدن به محضر حضرت دارند و در این راه، نذر و نیاز میکنند و رسم و رسوم خود را دارند. وقتی میآیند دست خالی نمیآیند و وقتی میروند هم دست پر این شهر را ترک میکنند. از اندک هدیههای مادی تا تاج طلا میآورند و سکههای تبرکی را با خود میبرند؛ سکههایی که ارزش مادی ندارد اما مدال افتخار آنهاست از تشرف به شهر مشهد و زیارت حضرت رضا(ع).
پاتوق اردوزبانان
سردر رواق غدیر نوشته: «محل برگزاری برنامههای اردوزبان». اصلاً اینجا پاتوق آنهاست. محال است اینجا باشی و حداقل یک زائر هندی یا پاکستانی نبینی.
انتهای این رواق چند میز و صندلی به ردیف گذاشتهاند. چند نفر معمولاً اینجا حضور دارند تا در خدمت زائران اردوزبان باشند؛ آنها کارشناسان و مترجمان مدیریت زائرین غیرایرانی حرم مطهر هستند. یکی از آنها حجتالاسلام عبدالخالد جعفری است. روحانی پاکستانیالاصلی که سه دهه پیش به مشهد آمده و همینجا ماندگار شده است. ۳۲ سال است به عنوان سخنران، مترجم، پاسخگوی مسائل شرعی، راهنمای زائر و... در جوار امام رضا(ع) به زائران خدمت میکند.
به خاطر این همه سال حضور در حرم مطهر و حشر و نشر با زائران ایرانی با بسیاری از فرهنگها و عادات آنها در هنگام زیارت آشناست. او میگوید: «وقتی زائران اردوزبان برای زیارت به حرم مطهر امام رضا(ع) میآیند، دو چیز برایشان خیلی اهمیت دارد؛ نخست نشستن بر سفره حضرت و دوم، گرفتن تحفهای از حرم مطهر».
باید پای این سفره بهشتی بنشینند
آنطور که جعفری میگوید، ظاهراً زائران اردوزبان به گرفتن غذای متبرک بسنده نمیکنند و اصرار دارند حتماً به مهمانسرا بروند و بر سر سفره حضرت(ع) بنشینند. او علتش را هم توضیح میدهد: «ما روایت داریم حرم امام رضا(ع) «روضه من ریاض جنت» است.
زائران پاکستانیتبار و هندیتبار هم به این موضوع اعتقاد قوی دارند و به همین دلیل اصرار دارند وقتی به مشهد میآیند حداقل یک وعده را میهمان این سفره بهشتی شوند».
چندین سال پیش مرسوم بوده وقتی یک زائر خارجی به مهمانسرا میرفته، مهر کوچکی همراه با تاریخ روی ویزایش میزدند. جعفری پس از یادآوری این موضوع میگوید: «اهمیت رفتن به مهمانسرا برای زائران اردوزبان بهقدری زیاد است که در آن زمان اصرار میکردند اگر حتی این توفیق را پیدا نکردهاند، حداقل مهرش را بر ویزایشان داشته باشند تا وقتی برگشتند، کسی نگوید سر سفره حضرت نرفتهاند. درخواستی که حتی زائران اهل تسنن اردوزبان هم آن را مطرح میکردند».
این روحانی اهل پاکستان به مورد دیگری هم در اینباره اشاره میکند: «نشستن بر سفره بهشتی حرم مطهر آنقدر برایشان مهم است که بعضی شاعران قصیدههایی هم با این مضمون سرودهاند که میگوید: غذای حرم، غذای بهشت است».
سکهای به نام امام ضامن(ع)
دومین موردی که این زائران هنگام زیارت امام هشتم(ع) بر آن تأکید دارند، گرفتن تحفهای از حرم مطهر رضوی است. هدیهای که قبلاً از جنس کتاب بوده و حالا تبدیل به گل خشک ضریح، نمک و نبات متبرک شده است؛ «تا چند سال پیش یعنی دوران پیش از کرونا، جزوات و کتابهای مختلفی که به زبان اردو بود به آنها تقدیم میکردیم. این کتابها شامل قرآن، مفاتیحالجنان، کتابهای تاریخی و سیره معصومین(ع) و... بود. حتی درخواستهای زیادی از سوی شیعیان اردوزبان و مراکز فرهنگی هند و پاکستان برای دریافت این کتب داشتیم». البته آنها یک تحفه دیگر را هم با خود به تبرک میبرند. زائران اردوزبان حرم مطهر یا ملیت پاکستانی دارند یا هندی، اما هر دو باور مشترک دیگری هم درباره حضرت رضا(ع) دارند. آنها سکههایی را نیز به عنوان تبرک و یادگار از حرم مطهر دریافت میکنند. سکههایی که مثل قدیم از طلا نیست اما یک نام طلایی روی آن حک شده است. جعفری معتقد است این موضوع هم پیشینهای تاریخی دارد؛ «زمانی که امام رضا(ع) به ولایتعهدی معرفی شدند، سکهای ضرب میشد که نام حضرت روی آن حک شده بود. آن زمان بسیاری از شیعیان هنگام سفر این سکه را به بازو میبستند تا از خطرات در امان باشند». جعفری ادامه میدهد: «چون همه امام رضا(ع) را به عنوان امام ضامن میشناسند، این باور هنوز هم بین اردوزبانان وجود دارد. البته الان موضوع برکت آن هم وجود دارد و آنها این سکه را به خاطر برکت در جیب میگذارند».
در پاکستان، بستن سکه به بازو، آن هم با سکههای مختلف هنوز هم ادامه دارد. این را نجفعلی سعادتی، مترجم و راهنمای زائر در مدیریت زائرین غیرایرانی حرم مطهر میگوید و ادامه میدهد: «بستن سکه به بازو به منظور محافظت از بلا میان اردوزبانان رایج است. معمولاً مادران سکههایی را که روی آن نام ائمه(ع) و آیاتی چون آیتالکرسی، و ان یکاد و یا اذکاری که برای صحت و سلامتی و دوری از بلا و برکت در زندگی است، روی بازوی فرزندانشان میبندند. این سکهها در بسیاری از مراسم مذهبی و جشنها به عنوان هدیه از طرف میزبان به میهمانان داده میشود. معمولاً سکه هر معصوم، اسامی و القاب آن معصوم را دارد. یکی از این سکهها هم با نام و القاب امام رضا(ع) است. آنها این سکهها را با خود همراه میکنند تا به لطف آن معصوم از بلا دور بمانند».
کمد نذریها
اردوزبانان دست خالی به حرم مطهر نمیآیند. آنها برای نذر و نیاز هم رسوم خود را دارند. در انتهای رواق غدیر کمد بزرگی وجود دارد که برخی از اشیایی که آنها نذر امام رضا(ع) کردهاند در آن وجود دارد. اشیایی پرزرق و برق که هر کدام نماد موضوعی است. این روحانی پاکستانی درباره این نذرها میگوید: «آنها گاهی برای حاجت گرفتن، برای حضرت(ع) تاج میبرند. تاج را به عنوان بهترین و ارزشمندترین هدیه میدانند و به عنوان اظهار محبت آن را تقدیم میکنند. بعضی از این تاجها طلاست که به موزه فرستاده شدهاند اما بقیه اینجا نگهداری میشوند». غیر از تاج، گهوارههای کوچک طلایی و چند شئ دیگر هم اینجا هست. جعفری درباره آنها هم نکاتی دارد: «اردوزبانها گاهی برای پسردار شدن گهواره میسازند و آن را نذر حضرت علی اصغر(ع) میکنند. پنجهها هم نماد حضرت عباس(ع) است و اکثر شیعیان اردوزبان نمونهای از آن را در خانه خود دارند. آنها این پنجه را همراه با مَشک در همه عزاداریها استفاده میکنند».
حلقههایی که به دست عوام است
معمولاً بسیاری از زائران اردوزبانی که در حرم مطهر میبینیم، دستبندهایی فلزی به دست دارند.
جعفری داستان آن را نیز برایمان نقل میکند: «شیعیان هند و پاکستان گاهی دستبندهایی از جنس نقره، استیل یا آهن را به دست یا پا میبندند. این موضوع بیشتر بین مردان رایج است اما زنان هم گاهی از این دستبندها دارند. این موضوع به غل و زنجیر شدن اهل بیت(ع) پس از واقعه عاشورا برمیگردد. البته این رسم بیشتر بین عوام جا افتاده و مورد تأیید علما و بزرگان نیست».
نظر شما